بزرگنمايي:

عصر کرد - کتابخانه و موزه‌ی زنده‌یاد نادر ابراهیمی، نویسنده‌ی معاصر در خانه شعر و ادبیات با حضور خانواده‌ی او و اهالی سینما و ادبیات افتتاح شد.

به گزارش خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شهر، کتابخانه و موزه نادر ابراهیمی با حضور جمعی از اهالی ادبیات و سینما در خانه شعر و ادبیات افتتاح شد.
در ابتدای این مراسم مهدی رضازاده، رئیس خانه شعر و ادبیات تهران از مراحل شکل‌گیری این موزه کتابخانه گفت: تاسیس کتابخانه‌ی نادر ابراهیمی از یک مصاحبه کلید خورد و در ادامه با همراهی آقای امیری اسفندقه و خانواده ایشان محقق شد. این یک کتابخانه‌ی معمولی نیست بلکه می‌توان مجموعه‌ای از کتاب‌های تخصصی را در آن پی گرفت. کتابخانه‌ای که شامل 4 هزار کتاب می‌شود و نشان از عمق مطالعه‌ی آقای نویسنده دارد.
مهدی قزلی، روزنامه‌نگار و نویسنده نیز ابراهیمی را نویسنده‌ی مردم خواند و از تنوع تجربه‌ی ادبی در نوشته‌های او گفت: در آثار ابراهیمی از سفرنامه و فیلمنامه گرفته تا داستان و شعر را می‌توان سراغ گرفت.
سپس فرزانه منصوری، همسر نادر ابراهیمی با اشاره به سوگ این روز‌ها و حوادثی که کام ملت ایران را تلخ کرده به ضرورت امید در این ایام اشاره کرد و از تلاش خود برای در دسترس گذاشتن این کتابخانه برای عموم گفت: خیلی خوشحالم که این اتفاق بالاخره پس از قریب به 15 سال تحقق پیدا کرد. من در این مسیر به هر نهادی که مراجعه می‌کردم علی رغم اینکه همه‌ی آن‌ها از ایجاد چنین کتابخانه‌ای استقبال می‌کردند، اما همیشه در فرایند کاغذبازی و بوروکراسی فراموش می‌شد و در نهایت نیز تماس‌ها و پیگیری‌های من بی‌پاسخ می‌ماند. وقتی که دیگر دلسرد شده بودم از این همه بی‌توجهی مسئولانی که می‌توانستند کاری کنند، اما نمی‌کردند، در یک مصاحبه در نمایشگاه کتاب از سر عصبانیت به صراحت گفتم که اگر جایی پیدا نشود که این کتاب‌ها را در دسترس عموم بگذارد همه‌شان را وسط حیاط خانه‌مان می‌سوزانم. یعنی در این شهر به این بزرگی یک چنین جایی پیدا نمی‌شود؟ غوغایی شد. همه به تکاپو افتادند و پیشنهاد‌هایی مطرح شد. در نهایت، اما قرعه به نام خانه شعر و ادبیات افتاد و قرار شد تا کتابخانه در این‌جا برقرار شود. خوشبختانه پیش از این نیز خیابان محل سکونت نادر ابراهیمی به همت آقای مسجدجامعی و خانم معصومه آباد به نام ایشان نامگذاری شد.
وی همچنین به خاطرات مشترکی که در این کتاب‌ها وجود دارد اشاره کرد و اظهار امیدواری کرد تا خانه شعر و ادبیات از این گنجینه به خوبی مراقبت کند. وی افزود: من و بچه‌هایم بخشی از بهترین و شیرین‌ترین و تاثیرگذارترین خاطراتمان را پیشکش می‌کنیم به هم‌میهنان عزیز و شریف‌مان. مردمی که نادر ابراهیمی بسیار دوستشان داشت و من نیز خاک پای آن‌ها هستم. او بار‌ها گفته است که «من اگر وطنم را عاشقم خاک‌پرستی نیست بلکه دوست داشتن قدمگاه مردمی است که سخت دوستشان دارم».
محمدحسین حجازی، مدیرعامل شرکت نوسازی اراضی عباس‌آباد نیز ابراهیمی را پیش از هرچیز یک معلم دانا و دلسوز خواند. وی در این‌باره گفت: حریت، استقلال و حب‌الوطن از نادر ابراهیمی یک شخصیت یگانه ساخته است. او نویسنده‌ای خردمند، متعهد و انقلابی شناخته شده است. ابراهیمی در سال‌های پرشور نهضت اسلامی مردم ایران و در عرصه مبارزات مردمی نقشی پررنگی داشت.
در ادامه محسن مومنی شریف ریاست حوزه هنری نادر ابراهیمی را دارای جایگاه ویژه‌ای در ادب و هنر برشمرد. وی هم‌چنین اضافه کرد: او شخصیت آزاده‌ای داشت و میهن‌پرست بود. یک نویسنده‌ی اخلاق‌مدار که متعلق به مردم بود. برخلاف اغلب روشنفکران که ادعای این را دارند، اما در عمل این‌چنین نیستند. اعتقادات و وضعیت مردم برای او اهمیت داشت. نمونه‌اش انقلاب اسلامی و دفاع مقدس که آقای ابراهیمی به این دو واقعه واکنش نشان دادند.
افشین علا، شاعر عرصه‌ی ادبیات کودک و نوجوان نیز از فعالیت‌های پرشور ابراهیمی در این عرصه سخن به میان آورد و گفت: در میان هنرمندانی که در عرصه فرهنگ کار می‌کنند آن‌ها که بخشی از فعالیت خود را به کودکان هم اختصاص می‌دهند، قدردانی مضاعفی می‌طلبند، نمونه‌شان هم کم است. نادر ابراهیمی کودکان را فراموش نکرد. چون به ضرورت ادبیات برای آن‌ها آگاه بود. اگر کودکان را در کودکی با تخیل آشنا کنیم بسیاری از مسائل ما می‌تواند حل بشود. تخیل هم با توهم متفاوت است. بچه‌های امروز آدم‌بزرگ‌های آینده هستند و اگر می‌خواهیم دنیای بهتری داشته باشیم باید کودکان را دریابیم.
اما آخرین سخنران این مراسم احمد مسجدجامعی، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بود. او وجه ایران‌دوستی ابراهیمی را وجه غالب او برشمرد اگرچه اشاره کرد که او یک نویسنده‌ی سیاسی نبوده است. مسجدجامعی اضافه کرد: عشق او به ایران سمت‌وسوی او را تعیین می‌کرد، برخلاف بسیاری که نویسنده‌های خوبی هستند، اما رویکرد سیاسی‌شان باعث رونق آثارشان شده است. ادبیات او به فضای جامعه نزدیک بود و شاید از تجربه‌ی زیسته‌ی او می‌آید. او بسیاری از شغل‌ها و فضا‌ها را تجربه کرده بود و مردم را از نزدیک شناخته بود. او با مردم آمیخته بود. عشق به کارگر و کشاورز و کاسب و صنعت و طبیعت تجربه‌ی او بوده است. ایرانی که او از آن حرف می‌زند با ایرانی که مثلا اخوان ثالث از آن حرف می‌زند متفاوت است. همین ایران خودمان و همین مردم است. آداب و رسوم خودمان و قبایل و عشایر خودمان. وطنی که او از آن حرف می‌زند کیست که درد او نباشد. کسانی که دغدغه‌ی همین وطن را داشته‌اند و از این منظر به همه‌ی مسائل ورود کرده‌اند.
مسجدجامعی نقش ابراهیمی را در تاسیس اولین کانون ایران‌شناسی نیز مطرح کرد. او همچنین در پایان سخنانش پیشنهاد ساخت یک مستند را درباره‌ی نادر ابراهیمی به علیرضا تابش مدیرعامل سازمان فارابی دارد که با موافقت او همراه بود.
در پایان این مراسم نیز کتابخانه و موزه نادر ابراهیمی با حضور شرکت‌کنندگان افتتاح شد. این موزه شامل وسایل شخصی او و کتاب‌ها و مجلات اوست.