عصر کرد
شاعرانه/ باده در دست و هوا در سر و لب بر لب یار
پنجشنبه 2 فروردين 1403 - 19:09:36
عصر کرد - آخرین خبر /حبّذا پای گل و صبحدم و فصل بهار
باده در دست و هوا در سر و لب بر لب یار
بی رخ یار هوای گل و گلزارم نیست

زانک با دست نسیم چمن و بوی بهار
همه بتخانه ی چین و نگارست ولیک
اهل معنی نپرستند مگر نقش نگار
در دل تنگ من آمد غم و جز یار نیافت
اوست کاندر حرم عشق تو می یابد یار
سکّه روی مرا نقش نبینی زانروی
که درستست که چشمت نبود بر دینار
خرّم آنروز که من بوسه شمارم ز لبت
گرچه بیرون ز قیامت نبود روز شمار
گفتی از لعل لبت کام بر آرم روزی
چون مراد من دلسوخته اینست برآر
از میانت چو کمر میل کنارست مرا
گرچه بی زر ز میانت نتوان جست کنار
گر بتیغش بزنی روی نپیچد خواجو
که دلش را سر یارست و تنش را سردار
خواجوی_کرمانی 

http://www.Kurd-Online.ir/fa/News/810782/شاعرانه--باده-در-دست-و-هوا-در-سر-و-لب-بر-لب-یار
بستن   چاپ