از غم نشستم، تنها و گریستم... و هنوز میگریم
مقالات
بزرگنمايي:
عصر کرد - رفیعی در این یادداشت نوشته است: اواسط دهه چهل، طی یکی از سفرهای تابستانه از فرانسه به ایران، دوستیمان بیرون از تئاتر شکل گرفت؛ تداوم این دوستی را تئاتر پیش برد و استحکامش را شخصیت منحصر به فرد و اخلاق و نظم حرفهایِ این شخصیتِ بینظیر.
از آن زمان تا امروز و از امروز تا پایان، پرویز پورحسینی برای من نمونه کامل نظم، اخلاق، وجدان حرفهای و عشق به بازی کردن بوده و خواهد ماند.
بعد از نخستین اجرای صحنهایام - «آنتیگونه» - با دانشجویان تئاتر دانشگاه تهران، تا بروز انقلاب، من در تئاتر شهر مستقر شدم و «گروه بازیگران شهر» را با بهترین بازیگران جوان و حرفهای تشکیل دادم. در سه نمایش حرفهای و پی در پی، پرویز پور حسینی - که بازیگر ارشد آن گروه بود - در سه نقش مهم نقشآفرینی کرد.
بعد از انقلاب، به محض اینکه فرصت به صحنه رفتن یافتم، بازهم از موهبت حضورش برخوردار شدم. پرویز یکی از نقشهای اصلیِ یادگار سالهای شن را بازی کرد. او از نادر هنرپیشههایی است که هم کارگردان از همکاریاش لذت میبرد و بهره می گیرد و هم امنیت و دلگرمی وافری نصیب سایر بازیگران گروه می کند.
کم هستند هنرپیشههایی که در طول ماهها تمرین، شوق و اشتیاقی که پرویز در منِ کارگردان ایجاد می کرد، ایجاد کنند؛ و کم هستند هنرپیشههایی که پس از ماهها تمرین و خستگی، شور و اشتیاقی که پرویز هنگامِ بازی در برابر تماشاگران داشت، همچنان داشته باشد. و با این پیشینه، پای ایستادن از من رفت، وقتی خبر را شنیدم؛ تکیه بر دیوار، از غم نشستم، تنها، و گریستم... و هنوز میگِریَم...
او یکی از سرمایههای بزرگ هنرهای نمایشیِ ما بود و فقدانش ضایعهای جبرانناپذیر برای صحنههای ما.
برچسبها ویروس کرونا تئاتر پرویز پورحسینی علی رفیعی
منبع: ایرنا
-
شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۵۹:۴۰
-
۸۶ بازديد
-
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/161550/