داستانِ پُر آب چشمِ اجرای «مطلق»
گفتگو
بزرگنمايي:
عصر کرد -
بهمن 1397 بود که شروع به نگارش نمایشنامه «مطلق» کردم. من کتابهای متعددی خوانده و فیلمهایی دیده بودم که بخشی از آنها همواره در ذهنم تکرار میشد از جمله کتابهایی مانند «میرا»، «1984»، «تماشاچی محکوم به اعدام»، «در انتظار گودو» و سریالهایی مانند «سرگذشت ندیمه» و... که همگی فضایی ویژه خود میسازند.
حرفه اصلی من بازیگری است و از سال 1388 به آن مشغولم و «مطلق» نخستین تجربه کارگردانیام است.
در نتیجه با توجه به این سابقه میدانستم مخاطب خاص و عام این روزهای ما کدام سبک از کار را بیش از دیگر سبکها میپسندد. مخاطب عام قصه دوست دارد و مشتاق شنیدن داستان است. او دوست ندارد هنگامی که از سالن تئاتر بیرون میآید در برابر این سؤال که چه چیزی روی صحنه دیده است دربماند و در کنار آن، در کنار شنیدن قصه، اگر آنچه میبیند در شرایط دشوار موجود موجب شود لبخندی هم بر لب آورد خشنودتر خواهد شد. از سوی دیگر آنچه توجه مخاطب خاص را جلب میکند شیوه اجرایی، طراحی صحنه و چگونگی استفاده از این طراحی، میزانسنها، بازی بازیگران و... است.
«مطلق» با توجه به مجموع این دانستهها، براساس تکهتکههایی از باقیمانده تهنشینشده در ذهنم از هر کدام از رمانها و نمایشنامههایی که خوانده و فیلمها و سریالهایی که دیده بودم و آنچه در مورد خواسته مخاطب خاص و عام تصور میکردم شکل گرفت و شهری را در ناکجاآباد ساخت. شهری که در آن نه زمان و نه مکان مشخص است، شهری که حافظه مردمانش پاک شده و در ادامه دختری وارد شهر میشود که حامل پیامی است.
من برای کسب اولین تجربه کارگردانی با نمایش «مطلق» دشواریهای بسیاری را از سر گذراندم که بخشی از آن بهعلت نداشتن تجربه کافی در انتخاب تیم پشت صحنه بود. نخستین دوره تمرینات ما از خرداد 1398 آغاز شد که به مدت 5 ماه طول کشید و به قصد اجرا در تالار حافظ شکل گرفت. تمریناتی طولانی که وقتی به خود آمدیم متوجه شدیم برخلاف آنچه از سوی همراهانم گفته شده بود حتی برای تعیین زمان جلسه بازبینی درخواستی به شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی داده نشده است. این اتفاق منجر به ایجاد تغییراتی در گروه ما شد و پس از آن بود که مهناز افتادهنیا علاوه بر مسئولیت بازی در «مطلق» مدیریت امور مربوط به مجریطرح، برنامهریز و دستیار کارگردان را هم بر عهده گرفت و در کنار آن، طراحی صحنه و آکسسوار را نیز انجام داد. دور دوم تمرینات ما در سولهای سمت آزادگان انجام شد و علت آن حجیم بودن دکور بود که موجب شد تصمیم بگیرم در سوله برقرارش کنم و همانجا به تمرین بپردازیم. ما از دوستانمان خواهش کردیم جلسه بازبینی شورای نظارت و ارزشیابی و بازبینی سالن بهصورت همزمان انجام شود که آنها هم محبت کردند و برای بازبینی بههمان سوله آمدند. اتفاق ناخوشایندی که در ادامه رخ داد صحبتهایی بود که از سوی مسوولان سالن با من انجام شد و پس از ارائه راهکارهایی برای بهبود کار اعلام کردند که نمیتوانند به «مطلق» نوبت اجرا دهند. در همین حین «مطلق» رفتن دو سرمایهگذار را در دو مقطع زمانی متفاوت به چشم دید و به شخصه تأمین مبلغ لازم برای ادامه راه را بر عهده گرفتم و اینجا بود که کاوه سجادیحسینی بهعنوان استاد و دوست بسیار همراه من به این نتیجه رسید که تهیهکننده کار ما شود. از همان ابتدا قرارمان بر این بود که این تهیهکنندگی نه به معنای آوردن سرمایهای با خود به کار که از جنبه حمایت معنوی و اعتباری باشد که الحق هم بسیار کمک و راهنماییمان کرد. ما با توجه به راهنمایی او به این نتیجه رسیدیم که در تماشاخانهای خصوصی روی صحنه برویم و در نتیجه با عمارت نوفللوشاتو وارد مذاکره شدیم.
نخستین هفته اجرای ما که از 6 تیر 1400 آغاز شد با استقبال مخاطب مواجه شد. بهگونهای که در هر اجرا تمام بلیتهای 50 درصد ظرفیتی که تحت تأثیر شیوع کرونا مجاز به استفاده از آن بودیم به فروش میرفت و گمان میکردیم همان مسیر را ادامه خواهیم داد که 12 تیر اعلام شد در پی قرمز شدن وضعیت کرونا، سالنهای تئاتر به مدت دو هفته تعطیل خواهد شد هرچند با وجود اعلام چنین مسألهای شاهد هستیم که اجرای نمایشها در سالنهای خصوصی و غیردولتی از دوشنبه 21 تیر آغاز شده است و امیدواریم مجدداً و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی به همان روال پیش که همه بلیتها فروخته میشد برسیم.
نکتهای که باید به آن اشاره کرد این است که ما هنوز هیچ مبلغی نه بهعنوان کمکهزینه و نه بهعنوان جبرانی برای 50 درصد ظرفیت خالیمانده سالن از سوی ادارهکل هنرهای نمایشی دریافت نکردهایم و این در حالی است که موظفیم اجاره سالن را پیش از شروع اجرا بپردازیم اما ظاهراً این اتفاقات اهمیتی برای کسی ندارد. همچنین میدانیم که پیش از این خبر تعطیلی یا بازگشایی سالنهای تئاتر از طریق شورای نظارت و ارزشیابی ادارهکل هنرهای نمایشی به سایت فروش بلیت و از طریق سایت به سالنداران و از طریق سالنداران به ما اعلام میشد اما در خصوص بازگشایی اخیر که از دوشنبه 21 تیر رخ داده است سکوتی خبری حاکم است و در همین سکوت و با وجود اعلام مدیرکل هنرهای نمایشی مبنی بر تعطیلی دو هفتهای ظاهراً شورای نظارت در توافقی غیرخبری به سایت فروش بلیت اعلام کرده است که به سالنداران خصوصی بگوید که میتوانند میزبان نمایشها باشند و سالنداران نیز این موضوع را به ما منتقل کردند و این گونه شد که ما اکنون روی صحنهایم.
نکته آخر اینکه، آنچه با اجرای نمایش «مطلق» و دشواریهایی که پشت سر گذاشتم، بیش از پیش به آن معتقد شدم این است که برای تئاتر کار کردن در کشور ما، میبایست «عاشق» بود و اگر قرارتان با خود بر ادامه دادن است، راهی جز این پیش رویتان نیست.
-
شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۰ - ۰۲:۳۰:۴۴
-
۹۸ بازديد
-
-
عصر کرد
لینک کوتاه:
https://www.asrekurd.ir/Fa/News/227599/